بهار میرسد ز ره، تو نیستی نگار من
زمین به گل نشسته و تو نیستی کنار من
به بوته شقایقی که پشت خانه سرزده
سپرده ام که نشکفد بدون عطر یار من
نمای هفت سین من بدون تو چه میشود؟
تو آبروی عشقی و نمای روزگار من
در این بهار سرکش و در این وفور التهاب
بیا برس به داد این دل خراب و زار من
نظرات شما عزیزان:
|